by مدیر سایت
Share
نویسنده: مدیر سایت
اشتراک گذاری:
خیلی پیشتر از هر اطلاعی از الکتریسیته، مردم از شوکهای ماهیهای الکتریکی آگاهی داشتند. در نوشتههای مصریان باستان که از سده ۲۸ (پیش از میلاد) باقی ماندهاند.
نام اینگونهها را تندرگرهای نیل گذاشتند، و آنها را محافظ سایر ماهیها میدانستند. هزاران سال قبل، ماهیهای الکتریکی به وسیله یونان باستان، امپراطوری روم و طبیعتشناسان مسلمان گزارش شده است. چند نویسنده باستانی، مانند پلنیوس و اسکریبونیوس لارگوس به وجود تأثیرات بیحسکنندهٴ شوکهای الکتریکی ناشی از گربهماهیهای الکتریکی و سپرماهیسانان پی بردند و دریافتند که این شوکها، بهوسیلهٴ اشیای هادی انتقال مییابد. به بیماران مبتلا به بیماریهایی چون نقرس یا سردرد، توصیه میشد که ماهی الکتریکی را لمس کنند تا شاید نیروی قدرتمندش آنها را درمان کند. اولین و نزدیکترین روش کشف برای شناسایی آذرخش و الکتریسیته، به اعراب نسبت داده میشود، که قبل از قرن ۱۵ام، واژه عربی «رعد» را به پرتوماهی برقی اطلاق کردند
مردم در تمدنهای کنار مدیترانه دریافته بودند که اجسامی چون کهربا، با مالش به موهای گربه میتوانند اجسام سبک چون پر را جذب کنند. دانشمند و فیلسوف یونانی، تالس حدود ۶۰۰ سال پیش از میلاد، پس از مطالعاتی که بر روی الکتریسیته ساکن انجام داد، چنین برداشت کرد که مالش، کهربا را تبدیل به ماده مغناطیسی میکند و برخلاف آن، معادنی چون مگنتیت نیازی به مالش ندارند. طبق نظریهای مورد مناقشه، به دلیل اکتشاف باتری بغدادی، کشف الکتریسیته را به ایران و بینالنهرین باستان در دوره اشکانیان نسبت میدهند. اما با وجود شباهت این قطعه باستانی با پیل گالوانی، دانشمندان در این مورد که واقعاً آن خاصیت الکتریکی داشته یا خیر تردید دارند.
الکتریسیته تا سال ۱۶۰۰ به مدت چند هزار سال تنها بهعنوان یک کنجکاوی ذهنی قلمداد میشد، تا اینکه ویلیام گیلبرت، دانشمند انگلیسی، مطالعات دقیقی پیرامون الکتریسیته و مغناطیس انجام داد. او تأثیر سنگ آهنربا را به وسیله مالش کهربا شناسایی کرد. او واژه electricus را به خاصیت جذب اجسام کوچک، پس از مالش، نسبت داد. پس از این رویداد، واژه الکتریسیته و الکتریکی برای اولین در کتاب سیودودکسیا اپیدمیکا، نوشته توماس براون چاپ شد.
بعدها افرادی چون اتو فن گریکه، رابرت بویل، استفن گری و چارلز فرانکویس این مسیر را ادامه دادند. در قرن ۱۸ام، بنجامین فرانکلین تحقیقات گستردهای پیرامون الکتریسیته انجام داد. او با فروش داراییهای خود، هزینه کارش را فراهم کرد. مشهور است که او در سال ۱۷۵۲ یک کلید فلزی را به انتهای یک بادبادک مرطوب وصل کرد و آن را در آسمان طوفانی به هوا فرستاد. جرقههای متوالی که از کلید به پشت دستش میپریدند، نشان دادند که آذرخش قطعاً پدیدهای الکتریکی در طبیعت است. او همچنین رفتار ظاهراً متناقض بطری لیدن را بهعنوان وسیلهای برای ذخیرهٴ مقادیر زیاد بار الکتریکی توصیف کرد.
در سال ۱۷۹۱، لوییجی گالوانی اکتشاف خود در زمینه بیوالکتریک را منتشر کرد. او نشان داد که الکتریسیته واسطهایست که بهوسیلهٴ آن، سیگنالها از یاختههای عصبی به ماهیچهها انتقال مییابند. در قرن ۱۸ام، باتری الساندرو ولتا، یا پیل ولتایی، که از روی هم قرار گرفتن لایههای متناوب روی و مس ساخته شده بود، برای دانشمندان منبع انرژی قابل اعتمادتری نسبت به ژنراتورهای الکترواستاتیکی قدیمی فراهم کرد. کشف الکترومغناطیس، یا همان وحدت پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی، بین سالهای ۱۸۱۹–۱۸۲۰ بهوسیلهٴ هانس کریستین اورستد و آندره ماری آمپر اتفاق افتاد. در سال۱۸۲۱، مایکل فارادی موتور الکتریکی را اختراع کرد و در سال ۱۸۲۷ گئورگ زیمون اهم از نظر ریاضی مدار الکتریکی را مورد بررسی قرار داد. در سالهای ۱۸۶۱ و ٬۱۸۶۲جیمز کلرک ماکسول در کتاب دربارهٔ خطوط فیزیکی نیرو، الکتریسیته و مغناطیس را بهطور قطعی به هم مرتبط ساخت.
لامپ الایدی نوعی از لامپهای حالت جامد است که از دیود نورگسیل برای روشنایی، استفاده میکند.
در زمینه برق، اصطلاح سیم و کابل اغلب برای نشان دادن یک چیز استفاده می شود؛ اما تفاوت های عمده ای بین سیم و کابل وجود دارد که برای موفقیت یک پروژه الکتریکی باید در نظر گرفته شود.